اولين تجربه ي اتوبوس سواري!
امروز براي اولين بار سوار اتوبوس هاي شركت واحد شدي تا بريم خونه مامان بزرگِ ماماني. ظاهرا كه خوشت اومده بود اما طبق معمول از خواب خبري نبود! تو خونه ي مامان جون هم حسابي شيطوني كردي و بالاخره با مامان جون دوست شدي آخه همش غريبي ميكردي بهش! اونجا بهت بزن قدش رو ياد دادم و زودي ياد گرفتي بعدش هم فوتبال رو ديديم كه پرسپوليس ٦ تا به ملوان زد(ايول!!) برگشتني بازم با اتوبوس اومديم و اينبار كلي شيطوني كردي و با همه تو اتوبوس دوست شده بودي و ميخواستي بري بغل دختراي جلوييمون! ...
نویسنده :
شهناز
20:54